خبرنامه ایمیلی

سبک زندگی

۱۰ ماجرای مشهور از ناکامی تا موفقیت

۱۰ ماجرای مشهور از ناکامی تا موفقیت 1

ناکامی هر روزه در مدرسه، سر کار، در منزل و در میان خانواده‌ها رخ می‌دهد. غیر قابل اجتناب و آزار دهنده است و موجب بدبینی و منفی نگری می‌شود.

با اینکه بالا انداختن دست‌ها از سر عصبانیت و دست کشیدن از کار، راه حل مناسبی به نظر می‌رسد اما پیشنهاد می‌کنیم کمی زمان بگذارید و با افرادی آشنا شوید که در این موقعیت بوده اند و از آن رهایی یافته اند.

ناکامی، فرصت شروعی دوباره، و این بار هوشمندانه تر از قبل است.

هنری فورد

در این مقاله ۱۰ ماجرای مشهور از ناکامی تا موفقیت در سراسر جهان را بیان می‌کنیم که شما را به ادامه دادن مسیر و رسیدن به اهدافتان ترغیب می‌کنند:

۱. جی. کی. رولینگ

 جی کی رولینگ نویسنده ی داستان های هری پاتر، در سخنرانی خود در جشن پایان سال تحصیلی در دانشگاه هاروارد به اهمیت و ارزش شکست اشاره کرد.

چرا؟ چون خود او نیز زمانی شکست خورده بود.

چند سال پس از فارغ التحصیلی از کالج، بدترین کابوس های شبانه ی او به واقعیت پیوست. به گفته ی خود او، «من در مقیاس بسیار بزرگی شکست خوردم. زندگی مشترک بسیار کوتاه مدت من از هم پاشید، شغلی نداشتم، یک مادر تنها و بسیار فقیر بودم. نگرانی‌ها و ترس هایی که هم پدر و مادرم و هم خودم در مورد زندگی من داشتیم رخ داده بودند، و با هر معیاری که حساب می‌کردم من بزرگترین شکست ممکن بودم.»

کلید موفقیت او این بود که قوی تر و مصمم تر از قبل، این ناکامی‌ها را پشت سر گذاشت.

۲. استیو جابز

شرکت انقلابی «اپل» با تلاش دو نفر و از یک گاراژ شروع شد. امروزه ما این شرکت را با ارزش دو میلیارد دلاری و بیش از چهار هزار کارمند آن می‌شناسیم.

با این حال، تقریباً به شکل غیر قابل باوری استیو جابز از شرکتی که خود او راه اندازی کرده بود اخراج شد.

این اخراج باعث شد تا او متوجه شود علاقه ی او به کارش بسیار فراتر از آن است که با یک شکست ناامید شود. مشارکت در کسب و کارهای دیگری مثل شرکت های «نکست» و «پیکسار» باعث شد تا استیو جابز دوباره در جایگاه مدیر عامل به اپل بازگردد.

جابز در سال ۲۰۰۵ گفت: «آن زمان متوجه نبودم اما بعداً به این نتیجه رسیدم که اخراج من از اپل بهترین چیزی بود که می‌توانست برای من اتفاق بیفتد.»

کارتان را از دست داده اید؟ به تلاش خود ادامه دهید تا بتوانید مثل استیو جابز باشید!

۳. بیل گیتس

بیل گیتس دانشجوی انصرافی هاروارد بود. او در راه اندازی کسب و کاری به نام Traf-O-Data مشارکت کرد که به معنای واقعی یک شکست بود.

با این حال، مهارت و علاقه ی شدید او به برنامه نویسی باعث شد تا این شکست مقدمه ی راه اندازی شرکت نرم افزاری مشهور مایکروسافت شود، و این جوان ۳۱ ساله به جوان ترین میلیاردر خودساخته ی جهان تبدیل شود.

به گفته ی خود او: «خوشحالی به خاطر موفقیت ایرادی ندارد اما از آن مهم تر این است که از شکست‌ها درس عبرت بگیریم.»

قصد ما این نیست که بگوییم انصراف از هاروارد شما را میلیاردر می‌کند، اما شاید این مدرک دانشگاهی پر زرق و برق به اندازه ی تلاش و شوق رسیدن به موفقیت، ارزش نداشته باشد.

۴. آلبرت اینشتین

کلمه ی اینشتین همیشه در کنار هوش می‌آید و با نبوغ مترادف است. با این حال حکایت مشهوری وجود دارد که آلبرت اینشتین، پیشگام نظریه ی نسبیت عام، تا ۹ سالگی نمی‌توانست به شکل روان و سلیس صحبت کند. سرکش و کله شق بودن او باعث شد تا از مدرسه اخراج شود، و دانشکده ی پلی تکنیک زوریخ هم حاضر به ثبت نام او نشد.

شکست های زودهنگام او نتوانست مانع از بردن جایزه ی نوبل فیزیک در سال ۱۹۲۱ شود. با این همه، او معتقد بود: «موفقیت همان شکست در حال پیشرفت است.»

تا به امروز، پژوهش های او بر جنبه های مختلفی از زندگی از جمله فرهنگ، مذهب، هنر و حتی برنامه های تلویزیون تأثیر گذاشته است. اینکه تا کنون به موفقیت بزرگی دست پیدا نکرده اید به این معنا نیست که نمی‌توانید کسی مثل اینشتین باشید.

۵. آبراهام لینکلن

با وجود ناکامی در کسب و کار در سال ۱۸۳۱، فروپاشی روانی در سال ۱۸۳۶، شکست خوردن در نامزدی ریاست جمهوری در سال ۱۸۵۶، آبراهام لینکلن با طرد شدن و شکست خوردن چندان بیگانه نبود. او به جای اینکه این‌ها را نشانه هایی برای تسلیم شدن ببیند، دست از تلاش بر نداشت.

به گفته ی خود او: «نگرانی اصلی من این نیست که شما شکست خورده اید یا نه، من نگران این هستم که ظرفیت شکست را دارید یا نه.»

لینکلن در سال ۱۸۶۱ به عنوان شانزدهمین رئیس جمهور ایالات متحده ی آمریکا انتخاب شد.

میزان طرد شدن شما، عامل تعیین کننده‌ای نیست. موفقیت همچنان برای شما قابل دسترسی است.

۶. مایکل جردن

«من در طول زندگی حرفه‌ای خود بیش از ۹ هزار پرتاب را از دست داده ام. تقریباً ۳۰۰ بازی را باخته ام. ۲۶ بار برای پرتاب تعیین کننده ی برنده ی بازی به من اعتماد کرده اند و من آن‌ها را از دست داده ام. من بارها و بارها و بارها در زندگی شکست خورده ام. و همین دلیل موفقیت من است.»

این نقل قول از مایکل جردن، اسطوره ی بازنشسته ی بسکتبال، در آگهی بازرگانی شرکت نایکی کاملاً گویای مطلب است.

این تصور که مهارت های بسکتبال مایکل جردن به خاطر استعدادهای ذاتی او بوده، اشتباه است. در حقیقت، در سال های اول مربی های بسکتبال با این قضیه که جردن حداقل قد لازم را ندارد مشکل داشتند. سال‌ها تلاش، تمرین و شکست بود که او را به ستاره‌ای که امروزه می‌شناسیم تبدیل کرد.

موفقیت مایکل جردن به انگیزه ی درونی او بر می‌گردد، یکی از سرسخت ترین انواع انگیزه‌ها که افراد را به سمت موفقیت هدایت می‌کند.

۷. استیون اسپیلبرگ

استیون اسپیلبرگ، یکی از تأثیرگذارترین فیلمسازهای تاریخ، نامی‌آشنا برای همه ی ماست. به همین خاطر، جالب است بدانید کارگردان نابغه ی فیلم های «آرواره ها» و «ای تی موجود فرا زمینی» در دبیرستان نمرات ضعیفی را کسب کرد و همین باعث شد تا دانشگاه جنوب کالیفرنیا سه بار از پذیرش او خودداری کند.

وقتی در کالج بود، توجه مدیران شرکت «یونیورسال» را به خود جلب کرد، و در سال ۱۹۶۹ به عنوان کارگردان تلویزیونی با او قرارداد امضا کردند. به همین دلیل او تا ۳۳ سال بعد هم کالج را به پایان نرساند.

هرچه باشد، پشتکار و پذیرش شکست، کلید موفقیت هستند. «با اینکه خود من در حال پیر شدن هستم، اما کارهایی که انجام می‌دهم پیر نمی‌شوند، و فکر می‌کنم همین موضوع است که اشتیاق من به کار را حفظ می‌کند. »

اگر نمرات بد در دبیرستان را نادیده بگیریم، تردیدی در نبوغ او وجود ندارد. اسپیلبرگ تا به امروز ۵۱ فیلم را کارگردانی کرده و سه بار برنده ی جایزه ی اسکار شده است.

۸. والت دیزنی

والت دیزنی خالق «میکی ماوس» در سنین پایین از مدرسه انصراف داد و تلاش او برای پیوستن به ارتش نیز ناموفق بود. یکی از اولین شرکت هایی که با نام Laugh-o-Gram راه اندازی کرد به خاطر نداشتن مهارت لازم برای مدیریت یک کسب و کار موفق، ورشکست شد. او یک بار به خاطر «نداشتن خلاقیت کافی» از یکی از روزنامه های میسوری اخراج شد.

تا به امروز بنیانگذار نابغه ی دیزنی استودیو خاطرات و رویاهای چند نسل از کودکان را ساخته است. از «سفید برفی» تا «یخ زده» دیزنی همچنان به سرگرم کردن نسل های آینده در جهان ادامه خواهد داد.

منطق پشت آن ساده است: «ما زیاد به پشت سرمان نگاه نمی‌کنیم. رو به جلو حرکت می‌کنیم، درهای جدیدی را باز می‌کنیم، و کارهای جدید انجام می‌دهیم، چون کنجکاو هستیم. . . و کنجکاوی ما را به سمت مسیرهای جدید هدایت می‌کند. »

۹. ونسان ون گوگ

ونسان ون گوگ در طول زندگی خود از بیماری ذهنی رنج می‌برد، روابط ناموفقی داشت، و در ۳۷ سالگی خودکشی کرد. او در طول زندگی خود تنها یک تابلو فروخت، که به عنوان یک هنرمند برای او شکست تلقی می‌شد. با این وجود این موضوع نتوانست علاقه و اشتیاق او به هنر را از بین ببرد.

او هرگز نمی‌دانست که سال‌ها پس از مرگش به یکی از مهم ترین چهره های جهان پست امپرسیونیسم، و در نهایت یکی از بزرگترین هنرمندان تاریخ تبدیل خواهد شد.

او هرگز نمی‌دانست که به یکی از موضوعات داغ کلاس های هنر تبدیل خواهد شد و از تصویرش در تلویزیون، کتاب‌ها و دیگر بخش های فرهنگ عامه استفاده خواهد شد.

به گفته ی این مرد بزرگ: «اگر درون خود صدایی می‌شنوید که به شما می‌گوید “نمی‌توانید نقاشی بکشید” پس با تمام وجود نقاشی کنید، این صدا از بین خواهد رفت.»

۱۰. استیون کینگ

با وجود پارانویا، دوران کودکی سخت، کابوس های عذاب آور و بزرگ شدن در فقر، تعجبی ندارد که به استیون کینگ لقب «استاد وحشت» را داده اند.

اعتیاد به مواد و الکل مکانیسم مقابله ی او با اندوهی بود که در زندگی خود حس می‌کرد. ناکامی‌هایی که به خاطر طرد شدن از طرف ناشران و نیز مصرف مواد مخدر حس می‌کرد، باعث شد او نسبت به فرزندان خود با خشونت رفتار کند.

این احساسات شدید همان احساساتی بودند که در نوشته های خود بر آنها متمرکز بود. و به همین خاطر بود که گفت: «ما ترس های ساختگی را ایجاد می‌کنیم تا در مقابله با ترس های واقعی به ما کمک کنند.»

نویسندگی به مکانیسم جدید او برای مقابله با اندوه تبدیل شد، و نویسنده ی چیره دستی که امروزه می‌شناسیم اینگونه به موفقیت دست پیدا کرد.

بیشتر شکست بخورید تا موفق شوید

همانطور که آلبرت اینشتین گفت، موفقیت همان شکست در حال پیشرفت است. اگر بخواهید شکست نخورید، احتمالاً هیچگاه موفق هم نخواهید شد. موفقیت همان زمانی حاصل می‌شود که از ناکامی‌های خود ناراحت هستید. اما بعد از پشت سر گذاشتن این زمان های تلخ، قوی تر و به موفقیت نزدیک تر خواهید شد.

اگر احساس ناکامی‌می‌کنید و فکر می‌کنید زیاد شکست خورده اید، هنوز برای تغییر دیر نشده است! می‌توانید محدودیت‌ها را به فرصت تبدیل کنید: از شکست خوردن نترسید. در واقع، شروع به شکست خوردن کنید، و بارها و بارها شکست بخورید؛ اینگونه به موفقیت دست پیدا خواهید کرد.

نظر شما چیست؟

برای ارسال نظرتان اینجا کلیک کنید