هر کسی که بدهی داشته باشد احتمالا عذر و بهانههای زیادی بابت آن دارد. در اواخر بیست سالگی وضعیت مالیام را به طور کامل ارزیابی کردم و متوجه بدهی قابل توجهم شدم که در طی چند سال جمع شده بود و دست و بالم را بسته بود! من هم عذر و بهانههایی داشتم.
خیلی راحت است که در حال زندگی کنید و خیلی در مورد تاثیر آن روی آیندهتان فکر نکنید. راحت است بگویید آدم نقد را ول نمیکند نسیه را بچسبد! اما همیشه راه آسان بهترین راه نیست!
سه سال گذشته که برای رها شدن از بدهی تلاش کردهام اصلا برایم راحت نبوده، ولی توانستم چند عادت سمی که باعث ضعیف شدن شرایط مالیام شده را شناسایی کنم. با آگاه شدن از رفتارم توانستم این عادتهای بد را ترک کنم و آنها را با عادتهای پیشبرنده جایگزین کنم تا جلوی عقب رفتنم در أوضاع و احوال اقتصادی را بگیرم.
ادامه این مطلب را بخوانید تا شما را با ۷ عادت بد که باعث میشود همیشه بدهکار یا مقروض باشید آشنا کنم.
عادت بد اول: بودجه بندی نکردن
علیرغم اینکه مفهوم بودجه بسیار ساده است، وقتی از 15 سالگی شروع به کار کردن کردم هیچ وقت فکر نمیکردم به آن نیاز داشته باشم. فکر میکردم همه چیز را تحت کنترل دارم و چون درآمدم ناچیز است نیازی به پیگیری کردن هزینههایم ندارم. ولی انگار سوار کشتی بودم که نمیدانستم چند سوراخ دارد و فقط موقع غرق شدن متوجه آنها شدم.
قبل از این که سفر مالیام را در سال ۹۷ شروع کنم، جزو یکی از میلیونها نفری بودم که بودجهبندی نمیکنند. بدون بودجهبندی یا تعیین اهداف کوتاه و بلند مدت همیشه فکر میکردم زندگی کردن با حقوق ماهیانه عادی است و هزینههای بزرگ را میتوان با کارتهای اعتباری یا چک و سفته پرداخت کرد. ولی این طرز فکر باعث شد وارد چرخه دائمی بدهی و بازپرداخت بدهی شوم و در نهایت بدهیهایم بیشتر شود.
عادت بد دوم: ذهنیت “این کار را به خاطر اینستاگرام بکن!”
من معتاد به اینستاگرام و پیدا کردن منبع الهام از اینفلوئنسرهایی بودم که مدام سفر میکردند و با انتشار عکسهای زیبا تجربیاتشان را به نمایش میگذاشتند. هر هفته ساعتها فید اینستاگرام را مرور میکردم و زندگیهایی که برای خودم میخواستم را تماشا میکردم.
من هم دلم میخواست پستهایم سبک زندگی را نشان دهد که واقعا از پس هزینه آن برنمیآمدم و به دنبال اعتماد به نفس بیشتر با تعداد لایکها، کامنتها و فالوورها بودم. چند اینفلوئنسر و سلبریتی را فالو کرده بودم که باعث شده بود احساس کنم من هم باید تازهترین ترندهای مد و زیبایی را دنبال کنم و به جاهای دور سفر کنم. بعد از این که میلیونها تومان صرف چیزهای غیرضروری مثل غذا خوردن در رستورانهای گران قیمت، محصولات مراقبت از پوست و سفرهای لوکس کردم، بیشتر در گرداب بدهی فرو رفتم.
عادت بد سوم: استفاده از کارت اعتباری یا چک
من چند کارت اعتباری و دسته چک داشتم و عادت کرده بودم از آنها به عنوان پول مازاد بر درآمدم خرج کنم. فکر میکردم چند میلیون تومان اعتبار، به راحتی قابل بازپرداخت است. اما اینطور نبود!
متخصصان مالی قویا توصیه میکنند از این کار اجتناب کنیم. من به پرداختهای ماهیانه عادت کرده بودم چون در آن زمان مقرون به صرفه بود. ولی بعد از چرخه تکراری خرجهای غیرضروری که به سرعت بدهیهای مرا افزایش دادند و باعث شدند میلیونها تومان بهره پرداخت کنم، شرایط تغییر کرد!
عادت بد چهارم: نداشتن پسانداز برای شرایط اضطراری
من از کارتهای اعتباری و همچنین دسته چکهایم به عنوان پشتوانه شرایط اضطراری هم استفاده میکردم، کاری که خیلیهای دیگر هم میکنند. بنابراین هیچ پساندازی برای شرایط اضطراری نداشتم و اعتبار کارتم در حال تمام شدن بود.
این روش تامین بودجه خیلی پرهزینه شد، چون قادر نبودم موجودی حسابم را تسویه کنم و کمکم پرداختهای بهره بالا روی هم جمع شدند. از این بدتر، اگر شغلم را از دست میدادم دیگر نمیتوانستم هیچ کدام از هزینههایم را پرداخت کنم که باعث شده بود همیشه مضطرب و آسیبپذیر باشم.
عادت بد پنجم: خواستههایم نسبت به نیازهایم اولویت داشتند
خریدهای بیبرنامه، ریشهی خرج کردنهای بیملاحظه من بود. هیچ وقت خیلی به اولویت دادن نیازها نسبت به خواستههایم فکر نمیکردم چون تصورم این بود که میتوانم از پس هزینه همه آنها برآیم. بدون هدف یا بودجهبندی، چیزهایی که میخواستم را با این تفکر که کیفیت زندگیام را افزایش میدهند توجیه میکردم.
مثلا اگر قرار است دویدن را شروع کنم، بهتر است بهترین کفش را داشته باشم و توجهی به قیمتشان نکنم، یا بهتر است الان به سفر بروم چون عمر خیلی کوتاه است. خودم را توجیه میکردم ولی تمامی این موارد به سرعت به بدهی تبدیل شدند که فکر میکردم با درآمد آتی میتوانم به راحتی آنها را بازپرداخت کنم، اما باز هم اشتباه میکردم.
عادت بد ششم: خرج کردن بیش از حد برای فرزندم
به عنوان یک مادر دوست دارم دنیا را به پسرم بدهم و تجملاتی که خودم موقع بزرگ شدن نداشتم را برایش فراهم کنم، به خصوص تجربه مسافرتهای باحال و خاطرهانگیز. اتفاقا در این مورد هم من تنها نیستم و میدانم که خیلی از پدر مادرها هم اینچنین هستند.
با این که فکر میکردم نیت خوبی دارم، قرضهایی که به خاطر این مساله بار آوردم باعث شد نتوانم برای شرایط اضطراری، شهریه دانشگاه یا سرمایهگذاری پسانداز جمع کنم.
عادت بد هفتم: صبر کردن برای سرمایهگذاری
در رابطه با سرمایهگذاری همیشه فکر میکردم برای ثروتمندان است و حتی برای شروع آن نیاز به استخدام کردن یک کاربلد دارم. شاید این تفکر زمانی درست بود، اما در حال حاضر شرایط اینطور نیست، چون سرمایهگذاری در عرض ۱۰ سال گذشته بسیار مقرون به صرفهتر و در دسترستر شده است.
اما من به خاطر اینکه پولم را بابت خواستههایم هدر داده بودم و باید بابت چکهایی که کشیده بودم و اعتبارهایی که مصرف کرده بودم تا سالها بهره پرداخت میکردم، فرصت سرمایهگذاری و بهرهمند شدن از سود مرکب از من سلب شد!
اگر بتوانم به عقب برگردم به خود جوانترم میگویم که حتما باید در نظر داشت که نحوه خرج کردن، کاری که میتوان در آینده انجام داد را محدود میکند.
اگرچه این عادتهای بد باعث شد از لحاظ مالی عقب بیفتم، در حال حاضر تازه احساس میکنم قدرت کنترل درآمدم و ادامه دادن مسیر رسیدن به استقلال مالی را پیدا کردهام. ترک کردن این عادتها نیاز به انضباط شخصی و آگاهی زیادی داشت، ولی در نهایت توانستم به دو نقطهعطف مهم برسم:
پشتکار زیاد برای بازپردخت بدهی در طی دو سال گذشته، و جمع کردن یک پسانداز به اندازه کافی بزرگ برای پوشش هزینههای اساسی برای حداقل شش ماه.
بنظر شما دیگر چه عادات اشتباهی ممکن است ما را در قرض و بدهی غرق کند؟