خبرنامه ایمیلی

بیوگرافی

«استیو جابز» کیست و چگونه به موفقیت رسید؟

استیو جابز

استیو جابز در سال ۱۹۵۵ در سان فرانسیسکو متولد شد. پدر و مادر اصلی او خوان کارول شیبل و عبدالفتاح جان جندلی بودند که با هم ازدواج نکرده بودند. پدر مادر استیو که هر دو ۲۳ سال داشتند، به دلیل مخالفت خانواده‌هایشان نتوانستند با یکدیگر ازدواج کنند. با واگویه همراه شوید تا درباره زندگی استیو جابز و داستان موفقیتش بیشتر بخوانیم.

در نهایت استیو، توسط «پل رینهولد جابز» و «کلارا هاگوپیان» به فرزندی پذیرفته شد. هنگامی که استیو ۵ ساله بود، خانواده جابز، از سان فرانسیسکو به مانتین ویو در کالیفرنیا نقل مکان کردند. مانتین ویو در سیلیکون ولی قرار داشت.

پل جابز، که یک متخصص ساخت لیزر بود، مقدمات ابتدایی الکترونیک را به پسرش استیو آموزش داد. کلارا جابز هم که یک حسابدار بود، به استیو خواندن را پیش از رفتن به مدرسه آموخت.

پدر و مادر بیولوژیکی جابز، ۱۰ ماه پس از تحویل استیو به پدر و مادر جدیدش، صاحب یک فرزند دیگر به نام مونا شدند. جابز برای اولین بار خواهرش را در سن ۲۷ سالگی ملاقات کرد.

دوران تحصیل استیو جابز

دوران ابتدایی برای استیو خسته کننده بود. اما معلم کلاس چهارمش در موفقیت‌های او نقش زیادی داشت. همین فرد بود که او را با توانایی‌هایش آشنا کرد، جابز همیشه از او به عنوان یک قدیس یاد می‌کرد. او باعث شد که استیو کلاس پنجم را به صورت جهشی طی کند و دوره ابتدایی را یک سال زودتر تمام کند.

استیو جابز

در سال ۱۹۷۲، استیو جابز از دبیرستان «هومستید» در شهر کوپرتینو در کالیفرنیا فارغ‌التحصیل شد و در کالج رید در شهر پورتلند ایالت اورگن ثبت نام کرد، اما بعد از یک نیمسال تحصیلی انصراف داد!

استیو پس از انصرافش، در بعضی از کلاس‌های کالج از جمله خوشنویسی شرکت می‌کرد. این هنر در شغل آینده استیو تاثیر به‌سزایی داشت. این هنر به استیو ایده سبک حروف چندگانه را بخشید، که در کامپیوتر مکینتاش دیده می‌شود. جابز می‌گوید: «اگر در کالج وارد آن کلاس خوشنویسی نمی‌شدم، مکینتاش هرگز چندین طرح حروف یا فونت‌های فاصله‌دار مناسب را نداشت. و از آنجایی که ویندوز دقیقا مکینتاش را کپی کرده است، کامپیوتر هیچکسی این فونت‌ها و طرح‌ها را نداشت.»

در زمستان ۱۹۷۴ او به کالیفرنیا بازگشت و به همراه استیو وزنیاک، حضور در جلسات «انجمن کامپیوتر هوم‌برو» را آغاز کرد. در همین زمان استیو به عنوان یک تکنسین در شرکت آتاری، مشغول به کار شد. وظیفه او ساختن یک برد الکترونیکی برای یک بازی به نام Breakout بود.

نولان باشنل (بنیانگذار آتاری) گفته بود که به ازای حذف هر تراشه از دستگاه اصلی در فرآیند طراحی، به متصدی این کار ۱۰۰ دلار جایزه خواهد داد. استیو جابز با استیو وزنیاک قول و قراری گذاشت که اگر وزنیاک بتواند مداری با حداقل تعداد تراشه‌ها طراحی کند، جایزه‌ای که از آتاری دریافت می‌کنند را بین خودشان تقسیم نمایند.

این پروژه انجام شد و با وجود حیرت فراوان، وزنیاک توانست تعداد تراشه‌های استفاده شده در دستگاه نهایی را ۵۰ عدد کاهش دهد. متاسفانه وزنیاک طراحی را به حدی فشرده انجام داده بود که تولید دستگاه نهایی بر روی خط مونتاژهای آن دوران ممکن نبود.

استیو جابز

استیو جابز به وزنیاک گفت که آتاری تنها ۷۰۰ دلار از جایزه را پرداخت کرده است (در حالی که تمامی ۵۰۰۰ دلار جایزه پرداخت شده بود!) وزنیاک سال‌ها بعد، از مبلغ واقعی جایزه باخبر شد، اما گفت که جابز به این پول نیاز داشته و البته خود وزنیاک هم تمایل داشته که این پول را به او بدهد.

در سال ۱۹۷۱ استیو وزنیاک «جعبه آبی» را ساخت. جعبه آبی سیستمی بود که می‌توانست راهی را برای ایجاد تماس‌های تلفنی از راه دور به شکل رایگان فراهم کند. وزنیاک در مورد ساخت این جعبه می‌گوید: «تا به حال مداری نساخته بودم که اینقدر به آن افتخار کنم. هنوز هم فکر می‌کنم که کارم معرکه بود.»

استیو جابز هم ایده فروش آن را مطرح کرد. قیمت ساخت هر جعبه آبی ۴۰ دلار می‌شد و جابز تصمیم گرفت آنرا ۱۵۰ دلار بفروشد. جابز می‌گوید حدود ۱۰۰ جعبه آبی ساختیم و تقریبا همه را فروختیم.

بعدها جابز گفت: «من ۱۰۰ درصد از این مساله مطمئنم که اگر آن جعبه‌های آبی نبود، اپل هم وجود نداشت. من و وزنیاک یاد گرفتیم که چگونه با هم کار کنیم. ما اطمینان پیدا کردیم که می‌توانیم مسائل فنی را حل کرده و واقعاً چیز تاثیرگذاری تولید کنیم.

تاسیس اپل توسط استیو جابز

وقتی جابز ۲۱ ساله و وزنیاک هم ۲۶ سال داشتند، در سال ۱۹۷۶ شرکت اپل در پارکینگ خانواده جابز بنیان گذاشته شد. اولین کامپیوتری که جابز و وزنیاک به بازار معرفی کردند، ۶۶۶ دلار و ۶۶ سنت قیمت داشت. در سال ۱۹۷۷، جابز و وزنیاک کامپیوتر اپل II را هم معرفی کردند.

در سال ۱۹۸۰، اپل عرضه سهام خود را در بازار بورس آغاز کرد و به یک شرکت سهامی عام تبدیل شد. در همان سال، شرکت اپل، کامپیوتر اپل III را معرفی کرد، اما این کامپیوتر به دلیل قیمت زیاد و برخی مشکلات سخت‌افزاری در بازار با شکست مواجه شد!

استیو جابز در شرکت نکست

هم‌زمان با رشد اپل، این شرکت برای یافتن مدیران مستعد که بتوانند در توسعه و گسترش آن کمک کنند جستجویی را آغاز کرد. در سال ۱۹۸۳، جابز با به چالش طلبیدن «جان اسکالی» که یکی از مدیران پپسی کولا بود، او را تهییج کرد که به عنوان مدیر عامل اپل کار کند.

جابز به او گفت: «می‌خواهی که باقی زندگی‌ات را به فروختن آب و شکر بگذرانی، یا می‌خواهی شانس این را داشته باشی که دنیا را عوض کنی؟». در همان سال شرکت اپل، کامپیوتر اپل لیزا را معرفی کرد، اما با وجود مجهز بودن به واسط گرافیکی و موس، باز هم در بازار تجاری موفق نشد.

سال ۱۹۸۴، سال معرفی کامپیوتر مکینتاش بود. پس از گذشت حدود دو ماه از معرفی این کامپیوتر، تنها ۵۰ هزار عدد از آن فروخته شد که نمایش قدرتمندانه‌ای نبود. حافظه مکینتاش کم بود (۱۲۸ کیلوبایت) و همین موضوع کار را با آن سخت می‌کرد. مکینتاش همانند لیزا به واسط گرافیکی کاربر مجهز بود ولی بعضی از ویژگی‌های قدرتمند لیزا مانند Multitasking را نداش و حافظه‌اش هم کمتر بود.

در حالی که استیو جابز یکی از شخصیت‌های پیش‌برنده و جزو رهبران معنوی اپل بود، منتقدین این مساله را نیز مطرح کرده‌اند که او مدیری دمدمی مزاج بوده ‌است. در سال ۱۹۸۵ بین جابز و اسکالی کشمکش به وجود آمد. جابز به اسکالی گفت: تو برای اپل و هدایت آن مناسب نیستی.

اسکالی هم از مدیران خواست که بین او و جابز یکی را انتخاب کنند. آن‌ها به اتفاق اسکالی را انتخاب کردند. پس جابز از کارش در اپل برکنار شد و در همان سال شرکت نکست را تاسیس کرد.

تاسیس شرکت نکست توسط استیو جابز

پس از ترک اپل، جابز در سال ۱۹۸۵ با سرمایه ۷ میلیون دلار شرکت کامپیوتری دیگری را با نام نکست بنیان گذاشت. جابز در سال ۱۹۸۹ کامپیوتر قدرتمند «ورک استیشن» را ساخت. اگرچه شرکتش قادر به فروش این کامپیوتر در تعداد بالا نشد، اما این محصول دارای یک ویژگی بارز بود. اولین مرورگر وب بر روی آن ساخته شد!

شرکت نکست بعد از هدر دادن میلیون‌ها دلار از سرمایه سرمایه‌گذاران، تولید کامپیوتر را رها می‌کند و به‌جای آن بیشتر بر فروش و توسعه سیستم‌عامل نکست‌استپ و توسعه فناوری شئ‌گرا تمرکز می‌کند.

در ۲۰ دسامبر ۱۹۹۶ شرکت اپل، نکست را به مبلغ ۴۲۹ میلیون دلار خرید. طی این معامله استیو جابز، مجددا به اپل بازگشت.

بازگشت استیو جابز به اپل

پس از برکناری جیل آملیو از سمت مدیر عاملی در ژوئیه سال ۱۹۹۷، استیو جابز عملا مدیرعامل اپل شد. اما او از پذیرش این سمت به طور دائم خودداری کرد. طی یک تغییر سازمانی در همان ماه، بیشتر اعضای هیات مدیره اپل تغییر کردند.

در ماه مارس سال ۱۹۹۸ جابز به منظور تمرکز اپل برای سوددهی، تعدادی از پروژه‌ها مانند نیوتن، سایبر داگ و اپن داک را لغو کرد. پس از خرید نکست توسط اپل و بازگشت جابز، تکنولوژی نکست، راهش را به سوی محصولات اپل باز کرد. این تکنولوژی به عنوان مبنای توسعه سیستم‌عامل مک او اس، فروشگاه اپل و فروشگاه آی‌تیونز به کار گرفته شد. همچنین یکی از محصولاتی که جابز در ابتدای ورودش اقدام به توسعه آن کرد، آی‌مک بود.

جابز از سال ۱۹۹۷ تا زمان درگذشتش با دستمزد ۱ دلار در سال در سمت مدیرعامل برای اپل کار می‌کرد! البته در مواردی از زحمات او با هدایای ارزشمندی تقدیر می‌شد. مانند جت اختصاصی ۹۰ میلیون دلاری گلف‌استریم و پرداخت مخارج سفر او که این مبلغ در سال ۲۰۱۰ حدود ۲۴۸۰۰۰ دلار بود.

مصاحبه استیو جابز

کناره گیری استیو جابز

در ماه آگست ۲۰۱۱ استیو جابز از سمت مدیر عاملی اپل استعفا داد. تیم کوک، از مدیران ارشد اپل، مدیرعامل شد و جابز به عنوان رئیس هیأت‌مدیره انتخاب شد. پس از استعفای جابز، سهام اپل در عرض تنها چند ساعت به میزان ۵ درصد افت کرد.

دارایی‌های استیو جابز

جابز صاحب ۵.۵ میلیون سهام اپل به ارزش ۲.۱ میلیارد دلار، و ۱۳۸ میلیون سهام دیزنی به ارزش ۴.۴ میلیارد دلار بود! فوربز در مارس ۲۰۱۱، ثروت جابز را٬ ۸.۳ میلیارد دلار و قبل از مرگش (در سپتامبر ۲۰۱۱) ۷ میلیارد دلار برآورد کرد و در جایگاه ۳۷مین فرد ثروتمند امریکا قرار گرفت. ثروتی که پس از مرگ وی، به همسرش لورن پاول جابز رسید.

درگذشت استیو جابز

استیو جابز در تاریخ ۵ اکتبر ۲۰۱۱ و در سن ۵۶ سالگی درگذشت. گواهی فوت او نشان می‌دهد که او حوالی ساعت ۳ بعد از ظهر در خانه‌اش در پالو آلتو، بر اثر ایست تنفسی ناشی از سرطان لوزالمعده درگذشته است. جابز پس از برگزاری یک مراسم تدفین کوچک و خصوصی در تاریخ ۷ اکتبر، در یک قبرستان عمومی به نام «آلتا مسا مموریال پارک» در پالو آلتو به خاک سپرده شد.

۲ دیدگاه

برای ارسال نظرتان اینجا کلیک کنید

  • عبادتی چون تفکر نیست حضرت محمد (ص)

    خیلی دوست داشتم راجع به استیو جابز بیشتر بدانم و این مقاله به من کمک کرد تا بیشتر کنکاش کنم . با هر جستجو گری نکته ای جدید پیدا می کردم که راجع به آن هیچ نمیدانستم و همان نکته ، نقطه شروع دیگری بود برای تلاش دوباره .